کد مطلب:48804
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
با توجه به اين كهاين جانب در مقطع ليسانس رشته علوم تربيتي تحصيل ميكنم، آية 84 سورة اسرأ را توضيح دهيد؟
قُلْ كُلُّ يَعْمَلُ عَلَيَ شَاكِلَتِهِي فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَيَ سَبِيلاً ;(اسرأ،84) بگو هر كس طبق روش ]و خلق وخوي [ خود عمل ميكند، پروردگار شما آنها را كه راهشان نيكوتر است بهتر ميشناسد.
پس از آن كه خداوند متعال در آية پيش، به يكي از ريشهدارترين بيماريهاي اخلاقي انسانها اشاره ميفرمايد ـ و آن اين است كه وقتي انسان به نعمت ميرسد، غرور و استكبار به او دست مي دهد و از خداي خود رويگردان ميشود و هنگامي كه نعمت از او سلب ميگردد و بلا و ناراحتي به او ميرسد، نااميدي و يأس سراپاي او را فرا ميگيرد ـ ريشة اين خوي و خصلت را در اين آيه خطاب به پيامبرش بيان ميفرمايد كه از آن چنين استفاده ميشود كه اينعكس العملها، ناشي از شاكلة هر شخص است و به هدايت پذيري انسان مربوط ميشود و چنين نيست كه اين خصلتها ناشي از ذات انسان باشد.
شاكله در اصل از ماده شكل به معني مهار كردن حيوان استو شكال به خود مهار ميگويند و از آنجا كه روحيات و سجايا و عادات هر انساني او را مقيد به رويّهاي ميكند به آن شاكله ميگويند و كلمه اشكال به سئوالات و نيازها و كليه مسائلي گفته ميشود كه به نوعي انسان را مقيد ميسازد. ـ مفردات راغب ـ به اين ترتيب مفهوم شاكله اختصاصي به طبيعت انسان ندارد و لذا مرحوم طبرسي در مجمع البيان دو معني براي آن ذكر كردهاند، طبيعت و نيز طريقه و مذهب و سنت (چرا كه هر يك از اين امور انسان را از نظر عمل به نحوي مقيد ميسازد)
البته شاكله هرگز به معني طبيعت ذاتي نيست بلكه به هر گونه عادت و طريقه و مذهب و روشي كه به انسان جهت ميدهد شاكله گفته ميشود بنابراين عادات وسنني كه انسان بر اثر تكرار يك عمل اختياري كسب كرده است و همچنين اعتقاداتي كه با استدلال و يا از روي تعصب پذيرفته است همة اينها نقش تعيين كننده دارند و شاكله محسوب ميشوند خلاصه شاكله خوي و عادت و روش و طريقت سلوك خاص هر كسي را گويند. اميرالمؤمنين فرمود: خويها با شكال گوناگونند و هر كس به شاكله خويش عمل ميكند(بحار الانوار، ص 78 ـ 82.)
از اين جا روشن ميشود آنها كه آية بالا را دليل بر حكومت صفات ذات هر انسان و دليلي بر جبر پنداشتهاند، و در اين راه تا آن جا پيش رفتهاند كه به تربيت و تزكية، اعتقادي ندارند، تا چه اندازه در اشتباهند. اين طرز تفكر ـ كه به علتهاي مختلف سياسي واجتماعي و رواني، بر ادبيات بسياري از ملتها حكومت ميكند و براي توجيه نارساييهاي خود به آن متوسل ميشوند ـ از خطرناكترين اعتقادهايي است كه ميتواند يك جامعه را به ذلت و زبوني بكشاند، و در حال عقب افتادگي، سالها و قرنها، نگه دارد.
در اصل ملكهها و روحيههاي انسان، اغلب جنبة اختياري دارد، چرا كه انسان، هنگامي كه كاري را تكرار ميكند، نخست اثر باطني آن به صورت حالت ظاهر ميشود، پس از مدتي به شكل عادت، و پس از آن و به تدريج، به ملكه تبديل ميشود، هر چند اين ملكهها از كنترل انسان خارج است كه به اعمال انسان شكل ميدهد و راه او را در زندگي مشخص ميسازد، ولي مهم آن است كه پيدايش آن ملكهها، به عوامل اختياري مستند بوده است.
البته در برخي روايات، شاكله به نيت تفسير شده است. امام صادق7 در روايتي پس از آن كه نيت را برتر از عمل دانسته، تأكيد ميفرمايد كه نيت،همان عمل است و سپس همين آيه را تلاوت ميكند و ميفرمايد: شاكله همان نيت است.(تفسير نور الثقلين، مرحوم حويزي، ج 3، ص 214، نشر مؤسسة اسماعيليان.)
اين تفسير، نكتة جالبي در بر دارد و آن اين است كه نيت انسان كه از اعتقادهاي او بر ميخيزد، به عمل او شكل ميدهد، و اصولاً خود نيت، يك نوع شاكله، يعني امر مقيد كننده است; به همين جهت، گاهي نيت را به خود عمل، تفسير فرموده و گاه آن را برتر از عمل شناخته، چرا كه به هر حال، خط عمل از خط نيت منشعب است.(تفسيرنمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 12، ص 246 ـ 249، نشر دارالكتب الاسلامية.)
در روايت ديگري وارد شده است: از امام صادق7 پرسيدند: آيا ميتوان در معابد يهود و كليساهاي نصارا نماز خواند؟ حضرت فرمود: در آنها نماز بخوانيد. گفتند: آيا ما در آن نماز بخوانيم، هر چند آنها هم در آن نماز ميخوانند؟ فرمود: آري، مگر قرآن نميفرمايد: قل كل يعمل علي شاكلته... سپس فرمود: تو، به سوي قبلهات نماز بخوان و آنها را رها كن.(مستدرك الوسائل، ميرزاي نوري، ج 3، ص 336، نشر مؤسسة آل البيت: .)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.